معنی این اسم و فعل ترکیبی همراه با تلفظ:
Face-off
رویارویی، مصاف
Face off /’feɪs’ɒf/ (فِیس آف)
رویارویی کردن، مصاف کردن، رویارو شدن
چند مثال:
A face-off between Congress and the White House.
رویارویی بین کنگره و کاخ سفید.
Close to a million soldiers face off in the desert.
نزدیک به یک میلیون سرباز در بیابان رویارو می شوند. (مصاف می کنند)