معادل و معنی اصطلاح غیر رسمی و محاوره ای hit the sack به فارسی:
Hit the sack
خوابیدن، رفتن تو رختخواب (رفتن به تختخواب)، کپه مرگ گذاشتن، کپه مرگ خود را گذاشتن (خوابیدن)، رفتن خوابیدن، افتادن خوابیدن، برای خوابیدن پریدن تو رختخواب
مثال:
I’ve got a busy day tomorrow, so I think I’ll hit the sack.
فردا روز پرکاری دارم، پس فکر می کنم که بیوفتم بخوابم (برم بخوابم)
It’s been a long day.I want to hit the sack.
روز خیلی سخت و بلندی بود. می خواهم بروم بخوابم (بیوفتم بخوابم)