معنی not half قبل از صفت (بیشتر در انگلیسی بریتانیای) به طور کلی این گونه است که اوضاع نصف چیزی هم که صف دارد نیست و این خوب است (منفی اما بازخورد مثبت را انتقال می دهد):
Not half bad
نه چندان بد، نه آنقدرها بد، نه اون طور بد (نصف آن میزان بدی هم که فکر می شود نباشد)
It isn’t half bad.
چندان بد نیست (نصف اون چیزی هم که فکر می کنی بد نیست)
ترجمه جمله مذکور:
Of course, all this isn’t so strange as you think.
- البته کلش اون قدرها هم عجیب و غریب نیست که تو فکر می کنی.
- البته کلش نصف آن چیزی هم که تو فکر می کنی، عجیب و غریب نیست.
مثال:
You’re not half the man you think you are. (Cambridge)
تو نصف اون کسی که خودت فکر می کنی، مرد نیستی.